نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم «محمدعلی جنتی»، در خاطره‌ای از او می‌گوید: "شهادت همسرم را خودم به بچه‌ها خبر دادم. محمدآقا ۱۶ فروردین ۹۶ در حماه سوریه منطقه تل‌ترابی شهید شد و صبح روزی که به ما اطلاع دادند....» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «محمدعلی جنتی» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.

خاطره|

به گزارش خبرنگار نوید شاهد تهران بزرگ، شهید مدافع حرم "محمدعلی جنتی" هجدهم اسفند ماه سال 1360 در شبستر دیده به جهان گشود. او که متاهل و دارای سه فرزند دو دختر و یک پسر بود. او  با نام جهادی حاج حیدر و معروف به «فرمانده حیدر» فرمانده ایرانی رزمندگان مدافع حرم پاکستانی(تیپ زینبیون) بود.

این شهید اهل روستای "دیزج خلیل" از توابع شهرستان "شبستر" در استان آذربایجان شرقی بود. او نوزدهمین شهید مدافع حرم استان آذربایجان شرقی است.شهیدجنتی در شانزدهم فروردین ماه سال 1396 در حماه سوریه منطقه تل ترابی به شهادت رسید. پیکر مطهر او پس از گذشت دو سال مفقودی در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تشییع و به خاک سپرده شد. در ادامه خاطره‌ای از زبان همسر شهید را می‌خوانید.

همسرشهید مدافع حرم «محمدعلی جنتی» در خاطره‌ای از او روایت می‌کند:

«شهادت همسرم را خودم به بچه‌ها خبر دادم. محمدآقا ۱۶ فروردین ۹۶ در حماه سوریه منطقه تل‌ترابی شهید شد و صبح روزی که به ما اطلاع دادند من خودم با بچه‌ها صحبت کردم و گفتم بابای‌تان شهید شده است. به آن‌ها گفتم: «همه دوست دارند شهید شوند و آرزوی‌شان شهادت است، اما هر کسی نمی‌تواند به این مقام برسد.خدا باید آن‌ها را انتخاب کند.»

گفتم بابا به چیزی که دوست داشت رسید. همسرم در آخرین وعده خداحافظی‌مان به من گفت: من دوست دارم شهید شوم و پیکرم برنگردد. البته روزی که خبر شهادت را به ما دادند، نمی‌دانستیم که مفقودالاثر است. فقط شهادت همسرم را به بچه‌ها اطلاع دادم و از پیکر حرفی نزدم.

نبود پدر سخت بود. یک روز بعد از اعلام خبر شهادت، متوجه شدیم که به دلایلی نمی‌توانند پیکر را به ما برگردانند و من همین را به بچه‌ها گفتم. وقتی خبر شناسایی بابای‌شان را شنیدند می‌خواستند جشن بگیرند و به همه شیرینی بدهند که من گفتم باید مراسم تشییع و تدفین تمام شود بعد این کار را بکنید.

خیلی‌ها هم در این میان طعنه زدند و گفتند چرا بعد از دو سال برمی‌گردد. داغ بچه‌ها تازه می‌شود. من به آن‌ها گفتم برای من و بچه‌ها این داغ نیست. بچه‌ها فراموش نکردند که حالا با آمدن پیکر یادآوری شود. ما همیشه با این بابا زندگی می‌کنیم. ما لباس‌ها و تمام وسایلش را نگه داشتیم. قرار نیست پدر را حذف کنیم.»

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده